هذا فراقُ بَینی و بَینِک...
...و سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات
عزیزم !ای بسا که مرگ از بی خبری از تو بهتر باشد!
دوری ات استخوانم را می سوزاند هر لحظه و نمی دانم چه کنم با این مصیبتی که بر سرم آوار شد .
کاش می دانستم یک روز دوباره سراغم را خواهی گرفت تا به امید آن روز نفس بکشم .کاش کلمه ای از تو ببینم حالا که صدایت رفته و نمی دانم چه اتفاقی برایت افتاد.
آیا واقعا برای همیشه رفته ای ؟ آیا همه ی هستی من از دست رفته است؟