من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

«برف روی کاج ها»

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۴۰ ب.ظ


همه ی راه به تو فکر می کردم همه ی شب خوابت را دیده بودم همه ی روز یادم می آیی . با آهنگ کوچه بازاری تاکسی بغض کردم همه ی راه گریه کردم آرام و بی صدا . خوبی اش این بود آنقدر برف آمده بود که همه ی آنها که توی خیابان توی پیاده رو آدم را تا جایی که می رود و دور می شود از سر بیکاری و فضولی و بی خودی و همین جوری! دنبال می کنند ،حواسشان به خودشان و قدم های شان بود تا مبادا زمین بخورند . گاهی آدم ها در زندگی آنقدر دنبالت می کنند آن قدر چشم از کارهای تو بر نمی دارند و رخنه می کنند در زیستنت که واقعا زمین می خوری .می شکند دلت دست و پای اشتیاقت و هر آنچه شکستنی ست . تا به حال از این زاویه ی رفع مزاحمت به برف نگاه نکرده بودم . همه ی راه به تو فکر کردم و کسی نفهمید . هیچ کس آنقدر نزدیک نبود که بداند این اشک ها در اندوه دوری طولانی توست که بی امان می بارند مثل برف روشن بودند و پاک . شاید تو همین دانه ی برف شده باشی حالاهمین دانه ی برف که روی ساقه ی غمگین موهایم نشست و تمام راه با من آمد و آب نمی شد تمام نمی شد محو نمی شد از نظرم .

                                                                

                          


                                        

   پانوشت : عنوان نام فیلمی ست زیبا از پیمان معادی 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۰۴
... دیگری

نظرات  (۲)

۰۷ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۸ زهرا رجایی


از معدود فیلماییه که توو سینما دیدمش. و چقد دوسش نداشتم!
بسیار زیبا....
برف روی کاجهاااااااااااا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی