من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

بعد از علی آباد کتول ...

يكشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۴۸ ب.ظ


با پاهایم در حال رفاقتم . در سفر راه می برمشان، راه می بَرندم ، با هم راه می آییم . کفش هایم را آب برد و آورد ، دمپایی ها گم شدند و پیدا شدند .هر جا هم که بقول بیهقی " پای افزار" نداشتم برهنه پا شدم .من با روح برهنه با پای برهنه در کرانه های خیس و تبدار خزر قدم زدم و در حال برگشتنم .در  پنجره ی سمت راستم  رشته کوه های تا گردن  در مه و چای فرو رفته است و در پنجره ی سمت چپم آفتاب دارد خودش را غروب می کند و دلم را بی قرارتر . در جاده باران ریزی گرفته و چراغ های اول شب در حاشیه راه، چراغ قرمز ماشین ها ، برف پاک کن ها حجم سنگینی از دلتنگی هایم را زیر و رو می کنند . دارم فکر می کنم جناب ِ سعدی‌ِ جان جانان چطور با آن دل عاشق و صد پاره آن همه سفر می رفته اند ؟

 ‌ بنده که فی الحال با پیرهن نازک تنم هم در جدلم و با نسیمی که سعی دارد شمه ای از بوی یار باشد وقتی از شالیزار گذر کرده و دکمه ی بالای پیرهنم را در غفلتی کوتاه باز کرده است.‌


                                


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۱۷
... دیگری

نظرات  (۱)

۱۷ تیر ۹۷ ، ۲۱:۰۱ رضا چترزرین
علی ابادی کتولی هستی
پاسخ:


نه 
کاش بودم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی