من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است


پیوند جان جدا شدنی نیست ماه من 

تن نیستی که جان دهم و وارهانمت 


                                       « لسان العشق ،شهریار »




باید درویش و بی چیز باشی که وقتی شهریار می گوید : 

ماه درویش نواز از پس قرنی بازم /مردمی کرد و بر این روزن زندان آمد 

بفهمی دارد چه می گوید و حواست نرود پی قشنگی ها ی صنایع ادبی جمله .امروز وسط این همه کاری که دارم 

فقط آمدم اینجا احترام بگذارم به همۀ کسانی که هنوز و هم چنان مرا می خوانند خودشان را می خوانند و بنویسم 

که خواهشا وقتی شعر می خوانید به عمق حرفی که شاعرها می زنند دقت کنید . خیلی از این عواطف ِپرورده یا 

سرگشته عواطف و مکنونات شما نیز هستند . نگذارید لذت موسیقایی کلام تسخیرتان کند .نگذارید اسم بزرگ بعضی شاعران یقه ی عاطفه تان را بگیرد .از خوانش شعر به حس زیبایی های کلامی  بسنده نکنید و فقط احسنت گوی جور 

شدن و حدس زدن قوافی دلخواهتان نباشید . لااقل وقتی شهریار وسعدی می خوانید  این کار را نکنید ! شهریار هر

 چه نوشته است راست است . خیال و تصور نیست . کسی که با همه دلش با شما حرف می زند را با همه ی دلتان 

بخوانید . اگر مشابهات دلی ندارید با آن عواطف انسان دوستانه که در ما مردم شرق بیداد می کند بخوانید ببینید وقتی انسانی از همه ی کلماتی که در دسترسش بوده اسکلتی موزون ساخته دارد چه می گوید . او فقط برای دل خودش و 

در شرح دلدادگی و مفارقت های خودش از یار نیست که نوشته است .او نوشته است و حتما گوشه ای از ذهنش می دانسته شعرش روزی مسکن روح آدمیانی دیگر می شود که از لمس این حروف سربی حک شده بر کاغذ کتاب ها 

کمتر احساس تنهایی در احساس و اندیشه ای خواهند کرد .

خدا به من نعمت سرایش داده اما هم چنان مدیون کلام شاعرانی زیادی هستم که آن چه گاهی نمی توانم بگویم 

را گفته اند و می گویند . همین و به زودی برمی گردم به محض این که این کارها و تکالیف عقب مانده را انجام بدهم . 

فعلا این شعر را بخوانید که روزی برای من اتفاق افتاده است. بقول فروغ و کور شوم اگر دروغ بگویم !


 گذار آرد مه من گاه گاه از اشتباه اینجا

فدای اشتباهی کارد او را گاه گاه اینجا

مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب 

فراون کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا 

کله جا ماندش و اینجا نیامد دیگرش از پی 

نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا

نگویم جمله با من باش وترک کامکاران کن

چو هم شاهی و هم درویش گاه آن جا و گاه اینجا 

...... (شهریار )


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۳۱
... دیگری