من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

اگر سپیدارهای سر به آسمان سائیده ی مَلک آباد نباشند، اگر صدای جنابان همایون و نامجو و چاوشی و علیرضا قربانی نباشد، اگر تابستان، مکرر پاییز را به تعویق بیندازد و شهریوری در کار نباشد که گرما را سر به نیست کند، اگر صبح ها تو نباشی که این سلفی های بامزه را جهت من از خودت پشت میز کار یا کنار درخت کج و کوله ی اداره بیندازی، چطور می توانم با این همه تغییر ناگهانی کاری و احوالی کنار بیایم؟

امروز کارگردانی با گروه فیلمبرداری اش آمده بودند تا برای محرم برنامه ی شعر خوانی ضبط کنند.نوبت به من که رسید هی از این طرف به آن طرف در رفتم تا از پروسه ی دشوار ضبط و صدابرداری خلاص شوم اما نشد. نشستم روی صندلی و در بکراند کلی گل و شمع و دکور محزون بود. صدابردار آمد، میکروفن را وصل کرد به لباسم و توضیح داد از کجای موسیقیِ  در حال پخش شروع کنم به خواندن شعرم. داشتیم ضبط می کردیم و اگر یکی دو بند دیگر می خواندم کار تمام بود، اما کارگردان دستش را بالا برد و کات داد. خسته تر از آن بودم که این  دنگ و فنگ ها را تاب بیارم. گفتم چرا قطع کردید؟ گفت نباید از دست هایتان وقت خواندن استفاده کنید از قابی که بسته ام بیرون می زند و چنین و چنان. بعد ناچارا دوباره خواندم، آن هم با دست های بی حرکت. در تمام طول خوانش احساس می کردم زندانی هستم و باید فرار کنم . من اصولا از صراحتا اعلام کردن ممنوعیت ها حس زندانی بودن پیدا می کنم و واکنش های خوبی از خودم نشان نمی دهم و به افتضاح ترین شکل ممکن ِ خودم، کارها را در ممنوعیت های طرح شده انجام می دهم. وقتی ممنوعیتی را در هر زمینه ای حس کنم، علیه اش نیستم اما اگر مستقیما آن را به من اعلام کنند یا بازخواستم کنند چرا.مخلص کلام اینکه گمانم اگر ماهی رودخانه هم بودم و  می گفتند سرت را چند دقیقه بیشتر بیرون از آب نگه ندار، من حتما همه ی خزه ها و جلبک های گوشه و کنار بستر رودخانه را میله های زندان می دیدم و قطع به یقین با یک پرش جانانه خودم را می انداختم بیرون و قال قضیه را می کندم. 

 

 

​​

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۹ ، ۰۰:۳۹
... دیگری