این روزهای خاکستری کمرنگ
شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۱۷ ب.ظ
این روزها خاکستری کمرنگند . آدمها مثل آدم های نقاشی بچه ها با دست و پای کش آمده
در سرم راه می روند . کلاه های کج زمستانی بر سر دارند و لبخندشان با خط خورده گی های
تکراری یک شکل ناخوشایندی دارد .فقط می دانم صبح که دوستی داشت توی خیابان انقلاب پی
کتابی که لازم داشت می چرخید دلم می خواست از سیم های تلفن رد بشوم و پا به پایش
راه بروم .
حوصله ندارم غر غر کنم که بلاگفا خانه ام را خراب کرد و امدم اینجا . مثل موسی کو تقی ها
به خراب شدن خانه ام عادت کرده ام دیگر . هیچ وقت در عالم واقع هم خانه و زندگی درست و
درمان نداشتم مجاز که دیگر دنیایش کلبه خرابه ای بیش نیست . آن هم کلبه ای توی آب !
۹۴/۱۰/۱۲