من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

آی عشق ... آی عشق ... چهر ه ی آبی ات پیدا نیست

شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۵۲ ق.ظ


قرار است دندان عقلم را بکشم ! بارها در زندگی عقلم را دور انداخته ام مثل یک دندان که با اضافه شدنش 

جای دندان های دیگر را تنگ می کند و استخوان فکت را فشار می دهد . وقتی با دلم رفتم به خاکستر نشستم

 وقتی با عقل قرار بود بروم نرفتم ! خشکم زد .دست و پایم سنگ شد و نشستم . همه ی این سال ها همین بوده .

حرف های عقل را قبول داشتم اما آن حرف ها قدو قواره ی دلم نبودند . حالا دیگر دلی نمانده و غارت ها پایان گرفته .

مثل نیشابور ِ  خاکستر شده ام بعداز آتشی که مغول ها به پا کردند .حالا همان عقل ِ سر طاقچه ای دارد حکم

می کند : تحمل درد دندان اضافه درست نیست . وقت می گیرد از دندان پزشک که دوستی ست قدیمی و نو رانی

 و مهر ،می روم تا دندان اضافه را از جا بیرون بیاورم .

راستی جای دلم کجا بود ؟ چطور بیرون کشیده شد با آنهمه ریشه ؟ مثل شمعدانی ریشه های نازک و بلند داشتم .

 گلدان که افتاد و شکست ریشه هایم بیرون زدند . از میان خاک ها پیدایم از میان تکه های سفالی گلدان . دارم با

خودم فکر می کنم  آیا عقل دار شده ام که درباره ی عقل فکر می کنم ؟ دستم را در خون لخته شد ه ی دلم فرو می

 برم می بینم عشق ندار شده ام که یادم می آید باید فکر کنم ! صدای استاد سپید مویم را به خاطر می آورم که

 می خواند : عاقل به میان راه تا پل می جست / دیوانه برهنه پای از آب گذشت . می خواهم باز  بتوانم برهنه پای

 از آب بگذرم دلم می خواهد وقت دندان عقل کشی ! را کنسل کنم بروم بالای کوه بنشینم و از آنجا چرخ و فلک بزرگ

پارک را نگاه کنم که می چرخد ... می چرخد ... مثل روزگار و آدم ها را از آن بالاپایین می آورد از بلندای عشق به زمین

 بر می گرداند و زنجیر جلوی کابین را باز می کنند و می گویند بفرما پیاده شو ! با عقلت راه خانه را پیدا کن . با رمه ها

برگرد به مسیری که می شناسی . حق نداری بروی از لبه ی دره آویزان شوی به خاطر بوئیدن گلی که سُکر عجیبش

دلت را در حریر می پیچد . امشب به تنهایی باید برای کشیدن دندان اضافه ی عقل بروم هیچ کس با من نیست 

اما وقت بیرون کشیدن دلم چشم های زیادی داشتند تماشا می کردند . یادم نمی رود . یادم نرفته است . 

راستی یاد را چطورباید بیرون کشید ؟ جای یاد در جان آدمیزاد کجاست ؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۳
... دیگری

نظرات  (۱)

یاد را چطورباید بیرون کشید ؟.....

خیلی اشنا و دلنشین بود.

راستی شما چقدر خوبی استاد:)
پاسخ:
لطف داری عزیز خاله . جوونی هام شاید خوب بودم الانه ها فقط عکس برگردون ِ خودمم !

مواظب خودت باش در غربت ِ دور 

آشنا تویی که مهربانی . تولدت هم پیشاپیش مبارک 


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی