من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

حد همین است سخندانی و زیبایی را ...

چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۱۱ ب.ظ

 

همانا ! اگر همه ی مردم سعدی بخوانند ، این همه دل شکنی ، این همه بی سیاستی ، این همه غصه ، این همه

نارفیقی این همه مورد قضاوت واقع شدن رخ نخواهد داد .یک بار در همین وبلاگ نوشتم خدا را شکر می کنم که رئیس

هیچ کس نیستم اما حالا دارم به این فکر می کنم تنها در یک صورت می توانم رئیس جایی و کسانی باشم که اجازه

داشته باشم  به همه ی کارمندانم بگویم سعدی بخوانند ،سعدی بنویسند ، سعدی گوش کنند ،سعدی فکر کنند .

سعدی انسان مهربان بی آلایشی ست که روش درست و صحیح زندگی کردن انسانی نه فقط مذهبی و یا فرهنگی

بلکه روش درست و صحیح زندگی کردن اخلاقی ، اجتماعی را در همه جای کره ی زمین آموزش می دهد . 

وقتی عاشقاست حرفش را ده دور توی دهانش نمی چرخاند راست و حسینی ! می گوید : تو را من دوست

 می دارم خلاف هر که در عالم /اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در در دینم ، وقتی فارغ است راست و پوست

 کنده می گوید : برخیز تا یکسو نهیم این دلق ارزق فام را /بر باد قلاّشی دهیم این شرک تقوی نام را ، وقتی درد دل 

می کند خجالت و تعارف ندارد با خودش و دیگران می نالد و می گوید : اگر مراد تو ای دوست نامرادی ماست /مراد 

خویش دگر باره من نخواهم خواست/اگر قبول کنی ور برانی از بر خویش / خلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماست.

وقتی به کشفی رسیده و می خواهد دیگران را در آن شریک کند خساست نمی کند و با دلسوزی و وسواس در بیان 

می گوید :

یکی را از علما پرسیدند که یکی با ماه روییست در خلوت نشسته و درها بسته و رقیبان خفته و نفس طالب و

شهوت غالب چنان که عرب گوید التّمرُ یانعٌ وَ الناطورُ غیرُ مانع : (خرما رسیده و نگهبان مانع نمیشود )هیچ باشد که

 به قوت پرهیزگاری ازو به سلامت بماند؟

گفت اگر از مه رویان به سلامت بماند از بدگویان نماند.شاید پس کار خویشتن بنشستن /لیکن نتوان زبان مردم بستن

(گلستان باب پنجم )

وقتی می خواهد نقاشی ! کند می گوید : دانمت آستین چرا پیش جمال می بری / رسم بود کز آدمی روی نهان کند

 پَری  ،وقتی می خواهد نامه بنویسد می گوید که : خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست / طاقت بار فراق این 

همه ایامم نیست ؟

وقتی می خواهد از ناامیدی هایش بگوید باز هم امیدی دارد و می گوید: دیر آمدی ای نگار سرمست 

/ زودت ندهیم دامن از دست ، وقتی از خدا تمنایی دارد صمیمی است و دوستانه می گوید : 

یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت /چندان که بازبیند دیدار آشنا را 

خلاصه اینکه : اوصیکم و نفسی بتقوی الله و قرائت سعدی !


       

        

پانوشت : 


مجموعه های " سعدی از دست خویشتن فریاد"  از زنده یاد کیارستمی و گزیده غزلیات سعدی از مسعود علیا

کوچک  هستندو خلاصه و کم وزن و حمل و نقلشان در روز سخت نیست . بوستان و گلستان های کوچک هم 

که همه جا یافت می شود در کتابفروشی ها . صدای دلنواز اساتید آواز ایران هم خاصه استاد شجریان در گوشی 

های امروزی موبایل می تواند در گوشتان کلمات سعدی نازنین را زمزمه کند .



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۶
... دیگری

نظرات  (۲)

سعدی، حافظ، مولانا و یا اصلا با ادبیات اصیل ایرانی اگر مانوس شویم جهان بهتری خواهیم داشت
پاسخ:
آری این چنین است برادر ...
چ زیبا
پاسخ:
سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی