من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

بیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال...

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۵ ب.ظ

نیمه شب های خواب و بیدار رمضان فرصتی ست برای دوره کردن خیلی چیزها از قرآن کریم گرفته تا یادها و رویاها و آنچه از زندگی برایت باقی مانده . غذاهای شیرین را درست می کنم و خودم نمی خورم دلم دنبال خنکی هاست . گرم است و هوا دور خودش می چرخد . دیشب اما نیمه های شب قبل از ساعت بیداری سحر از سوز سرما بیدار شدم .تازه خواب رفته بودم که با لرز شدید از خواب پریدم .کولر روشن نبود .پنجره ها باز نبودند اما سردم شده بود .انگار در پلاژی ساحلی در اواخر مهر ماه خوابیده باشم .برخاستم یک ژاکت سبک از بقایای لباس های پاییزی و زمستانی ام که در کمد نگه داشته بودم را پوشیدم .همیشه ناخودآگاه یک لباس از هر فصلی که می گذرد را نگه می دارم .گاهی فصل ها بر می گردند مثل ارواحی که دلبسته گی دارند . دور اتاق ها می چرخند .دور آدمها .زمستان همیشه دنبال من است پاییز رهایم نمی کند .روح های مهربانی که دلتنگشان می شوم و دلتنگم می شوند . بوی آتش را می خواستم بوی عکس های بارانی آن یار دور از دست مهربان را . با ژاکت راه راه چهار دکمه ام خوابیدم در اواسط خرداد و سردم بود و دلتنگ بودم . صبح به خرداد برگشتم به هوایی که دور خودش می چرخید و دور من را خط گرفته بود . حالا می توانم  بنشینم و منتظر پست چی بشوم . یقین دارم پست چی از شهریور دستهای تو برایم فصلی مهربان می آرد .فصل تو نه سرد است و نه گرم. تو را در لیالی با سخاوت رمضان کنار قرآن کریم و رویاها و یادها یاد می کنم . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۶
... دیگری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی