من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی
 
 
مثل کسانی که معتاد جدول حل کردن می شوند مدتی ست معتاد خواندن مواد تشکیل دهنده ی محصولات مختلف روی جعبه ها و بسته بندی ها و بدنه ها و داروها شده ام . توی حمام دقایقی میان آن همه بخار محو کلماتی با تلفظ های سخت می شوم که روی شامپوها و صابون ها و شوینده های دیگر نوشته شده .توی مارکت بزرگ محله مان روی بسته بندی ها را می خوانم مثلا افزودنی های مجاز خوراکی دارند با اسم های سخت ، یا فلان درصد نشاسته دارند ، قند دارند ، نمک دارند ، چربی دارند ، فیبر دارند و... با اندوه هر بسته بندی شیکی که توضیحات بیشتر و دقیق تری از مواد تشکیل دهنده ی آن کالا را دارد می خوانم . مدت هاست این اعتیاد را پیدا کرده ام . می دانم که سر در نمی آورم از توضیحات مواد تشکیل دهنده چون اغلب آن مواد را نمی شناسم یا اطلاعاتم درباره ی آن ها کافی نیست . اما دست خودم نیست و هر بار می خوانم شان . دیشب زیر دوش میان آن همه بخار با گر یه ای بی اختیار دوباره روی ماسک موهای رنگ شده را خواندم . حروف ریز و درشت خارجی را که برایم معنایی نداشت اما از بس دیدمشان مطمئنم از روز قبل عوض نشده اند و هنوز همان هایند .ماده های تشکیل دهنده ی چیزهایی که برای جسمم استفاده می شوند . گریه کردم چون زندگی ام را پای آدم هایی ریختم که مواد تشکیل دهنده ی درونشان را هرگز ندانستم یا آنها اطلاعاتی دروغین و غیر واقعی از صفات و ویژگی ها و درونیات خودشان به من دادند و من باور کردم . وقتی شرکت ها چنین تخلفی می کنند سر انجام گیر می افتند ، پلمب می شوند یا مردم از آن ها کالایی را خریداری نمی کنند . چرا کسی نیست که این آدم ها را پلمب کند ؟ چرا من باید در اجبارهایی قرار بگیرم که خریدار کسانی باشم که مواد متشکله ی وجودشان استخوانم را خاکستر می کند ، دهانم را تلخ می کند ، موهایم را سپید می کند ، سرطان زا هستند ، بوی شان بوی خودشان نیست پر از اسانس های بی کیفیت هستند ؟ کاش روی قلب های تان را درست خوانده بودم کاش روی قلب های تان واقعیت را نوشته بودید .کاش مواد متشکله ی کلمه ها و قول های تان وفا و صداقت بود و وانیل و عصاره ی لیمو . به موهایم شامپوی بادام زدم به تنم شامپوی زرد آلو در لیوانم چای ریختم با عطر بهار نارنج و لای ملحفه های سفید پر گل با رنجی که می برم خوابیدم بی آنکه بدانم دیگران مرا حاوی چه مواد و عناصر و ترکیباتی می دانستند یا می دانند .
 
 
 
                         
                                                
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۰۳
... دیگری

نظرات  (۳)


تو حاوی آلاچیق, مهربانی, باد صبا و خون هستی! خون!
پاسخ:
یارفیق من لا رفیق له
خیلی هم میخوانیم
تازه دوبار میخوانیم

پاسخ:

سپاس من را هم بارها بخوانید 

سپاس
۰۷ آبان ۹۶ ، ۰۰:۴۳ یک تنهای دلتنگ دور
حس می کنم کنار تو از خود فراترم
درگیر چشم های تو باشم رهاترم
 
دلتنگی ام کم از غم تنهایی تو نیست
من هرچه بی قرارترم...بی صدا ترم
 
قلبی که کنج سینه ی من می زند...تویی
من با غم تو از خود تو آشناترم
 
هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله ها بی هوا ترم
 
حالم بد است...با تو فقط خوب می شوم
خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم... 
 
اصغر معاذی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی