من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

من دیگری هستم

یادداشت های روزانه ی دیگری

بایگانی

دویدن در سه آینه

شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۴۲ ب.ظ



سالهاست با اختلال شدید هورمونی دست و پنجه نرم می کنم و انواع و اقسام احوال سخت جسمی را به این خاطر تحمل کرده ام که شرح آن در این مجال نگنجد واقعا ! سری جدید قرص هایم عوارض سنگینی دارند و جسم و روانم را به شدت اذیت می کنند . وزنم از همیشه بیشتر در نوسان است،گاهی تکیده و رنگ پریده و زار و نزارم و گاهی هر که نداند انگار زنی هستم پر خوراک، سایه نشین و دائم الاستراحت و رفاه زده ، حال آنکه تمام هفته با کمی سوپ نازک ،چند تکه نان جو و ریحان و ماست ،خرما و شیر و انجیر و عناب سر می کنم . گُر گرفته گی ،سر درد ، سرگیجه ، تهوع های مرگبار و ... امانم را بریده است .برای همین اواخر هفته ی گذشته یک لحظه خودم را در باشگاه ورزشی دور میدان، در حال ثبت نام دیدم. مینا جون ! کِش موهای فر شده اش را بالاتر بست ، شلوارک چسب فسفری اش را بالاتر کشید و گفت : چرا در کلاس های گروهی مان ثبت نام نمی کنید ؟ دنبال جمله ی قانع کننده ای گشتم ،گفتم : شغل من شیفت های متنوع دارد و نمی شود با ساعت کلاس شما هماهنگش کرد . گفت : پس اگر آمده اید که در سالن بدوید و از تردمیل استفاده کنید فلان تومن کارت بکشید و هر وقت دوست داشتید تشریف بیارید . من هم فلان تومن کارت کشیدم و از پله ها رفتم پایین تا جلسه ی اولم را شروع کنم . در حالیکه به مینا جون نگفتم سالهایی که جوان تر بودم ورزش کردن ِگروهی جزءکارهای مورد علاقه و ثابتم بوده است که بعدها به دلایلی که شرح آن هم در این مجال نگنجد! رهایش کردم . امروز در سالن بوی تند عرق زنانه پیچیده بود و صدای خنده ی زن ها در موزیک خارجی بلندی که از باندهای بزرگ پخش می شد به طرز گوش خراشی شنیده می شد . خودم می دانم رفتن توی محیط شلوغی که صدا می پیچد و شرایط ویژه ی خودش را دارد در حال حاضر بیرون از توان و کشش من است اما مجبورم .حالم به هم ریخته، فکرم مشغول است و گمان می کنم باید آنقدر بدوم که فرصت فکر کردن نداشته باشم. گمان می کنم باید آنقدر تند بدوم که از همه ی جاهایی که هستم دور شوم . رفته بودم روی تردمیل سه طرفم آینه بود ، خودم را با شلوار سفید و تیشرت سرخابی و یک برج ایفل گنده روی سینه ام در هر سه آینه در حال دویدن می دیدم .نوار نقاله زیر پایم اجازه نمی داد وقتی به سمت آینه می دوم از آن رد شوم . آهنگ های غلیظ و نامفهوم خارجی یک آن قطع شد و صدای خراشیده و محزون چاووشی در ریتمی به ظاهر شاد توی سالن پیچید .من هم چنان می دویدم و از آینه رد نمی شدم و قلبم تندتر می زد .توی آینه ی سمت چپ دیدم که مربی ،فی الفور با «ای شاخ تر به رقص آ » روی تشک به رقص آمد و دو زن میانسال کنارش هم سعی کردند پابه پایش برقصند . اشک راه کشید روی صورتم و استخوان شکسته ی پایم شروع کرد به تیر کشیدن ، زن ها حالا پشت به من می رقصیدند چشمم افتاد به آدمک ِ روی صفحه ی نمایشگر دستگاه ، از آن وقت متوجه اش نبودم ، دیدم که به سمت من می دود و دو طرفش چند تا درخت است ،زمین از زیر پایش فرار می کرد،  من داشتم به سمت آینه می دویدم ، نوار نقاله از زیر پایم فرار می کرد . من نمی رسیدم به آدم روی صفحه ، آدم روی صفحه به من نمی رسید . نرسیدن ... نرسیدن ... کی می توانم به نرسیدن فکر نکنم ؟ زمان روی صفحه تند تند می گذشت ، ضربان قلبم بالا و بالاتر می رفت . فرصتم تمام شد . دکمه ی استاپ را زدم . آدمک ایستاد ، من ایستادم . رفتم توی رختکن ِ خالی ، زن ها هنوز می رقصیدند ، پیرهنم را از تنم بیرون کشیدم و ایفل مچاله شده را انداختم توی کوله ،در ِ کمد کوچک فلزی را باز کردم و سرم را داخل بردم و زدم زیر گریه . صدای هق هقم توی کمد پیچید .چاوشی بی صدا شد ، صدای خنده و رقص زن ها قطع شد . مربی سوت زد خانوما تمام . بعد صدای یک موزیک خارجی آمد که عده ای رَپ خوان می خواندند .من فقط یک جمله از آن که یک نفر از رپرها جداگانه و کشدار تلفظش می کرد را واضح می شنیدم :


i miss you so much

i miss you so much


زنها هیاهو کنان آمدند توی رختکن سرم را انداختم پایین و زدم بیرون ، دکمه هایم را توی راه پله ها بستم . بیرون باد گرم و مهوّع اواخر مرداد بود و من که کفش های ورزشی را با بندهای بلند آویزان دستم گرفته بودم و دور می شدم بر زمینی سرسخت که از زیر پاهایم هیچ کجا نمی رفت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۰
... دیگری

نظرات  (۱)




تیتر عااااالی
پاسخ:
قربانت زیبا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی