قدمت ِ جنگ و صلح
عرض کنم حضور با سعادت شما، هاشم خان دماوندی ِ چارشونه و لوطی که ذکر خیر شخصیتش در سریال زیبا و با اصالت "شهرزاد" را قبلا هم اینجاگفته ام وقتی معشوق قدیمی اش "قرص قمر "را از دست داد و در سکوت و پنهانی عزادارش بود به شهرزاد گفت: "عروس! عشق مثل جنگ می مونه ، اولش آسونه ، آخرش سخت ِ و فراموش کردنش محال ". خواستم بنویسم که مسئله ی دست و پنجه نرم کردن با محالات در واقع همخوابگی با مرگ است . آدمیزاد آبستن رنج می شود از آن و تا فارغ نشود از این بار ، در میانه ی سختی و آسانی به یک اندازه درد می کشد چون محال ِ ممکن است فراموش کند چه ها کشیده و باید چشم انتظار چه دشواری هایی باشد . من فکر می کنم شاید عشق مثل جنگ باشد، اولش آسان و آخرش سخت و فراموش کردنش محال ، اما زندگی مثل صلح است، رسیدن به آن سخت است ، کنارش بودن آسان است و از یاد بردنش محال . باید چهار نعل دوید بلکه راهی پیدا شود به آرامش وسط این جنگ و صلح عظیم ، اگر می خواهی هماره عاشق بمانی و آخر الامر ،جاودانه شوی . والسّلام .
سلام
وبلاگ خوب و پر محتوایی دارید تبریک میگم
لطفا به سایت منم سر بزنید و نظرتونو بگید
با تشکر از شما
http://learnhtml5.blog.ir/